نتایج جستجوی عبارت «حسین عیدی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید محمدحسین کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين کردگاري »
محمدحسین سومین پرستوی مهاجری بود که از خانواده شهیدپرور کردگاری، بعد از برادرانش حبیب و محمدرضا، راهی کوی دلبر شد و سر و جان را درراه وصال یار، فدا کرد. او که ۱۳۴۴/۳/۲۰ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی، شکوفه زندگی‌اش همراه با شادی و سرور شکفته شد و طبق‌طبق مهربانی و طراوت را با خود آورد؛ در کنار برادران و سایر اعضای خانواده، درس مقاومت و دین‌داری را از کودکی فراگرفت و قدم در راهی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید ابوالقاسم دیده دار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم ديده دار(حيدري »
آنگاه‌که پرستوهای مهاجر به شوق وادی نور، پرِ پرواز گشوده و مهاجرت آغاز کردند، او را دیدیم که از کوچه‌های گلی روستای خواجه جمالی به دنبال آن‌ها پر گشود و در کرانه افق ناپدید شد. ابوالقاسم ۱۳۴۷/۱۲/۲۰ در یک خانواده مذهبی و کشاورز حیات خاکی را آغاز و با اولین گریه‌های شادی برانگیز خود، حضورش را اعلام می‌کرد. او سومین فرزندی بودی که دست‌های پینه‌بسته و مهربان پدر در آغوش می‌کشید و برای تربیتش از مادر فداکار وی...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر حسن موسی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن کبوتری بود که دانه‌های وصل را از کوی دوست چیده بود و جز پرواز اندیشه‌ای دیگر در سر نداشت. سال ۱۳۴۱ در آشیانه‌ای به‌ظاهر کوچک ولی در معنا بزرگ و میان افرادی مسلمان و علاقه‌مند به اسلام در نی‌ریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان سپری کرد و سپس جهت ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی بزرگی و پس‌ازآن جهت اخذ مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) به دبیرستان امام خمینی راه یافت. دوران کودکی وی...
پدافند در خط طلائیه
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
در عملیات خیبر محور طلائیه اهمیت فوق العاده‌ای برای کل عملیات داشت. لذا رزمندگان و نیروهای عمل کننده با تمام توان سعی در حفظ آن داشتند‌. دشمن نیز که به مرور خود را باز یافته بود‌، پس از کشف اهداف عملیات و محورهای اصلی مورد نظر نیروهای خودی‌، تلاش اصلی خود را ابتدا روی پاکسازی اطراف جاده بصره - العماره و سپس بر روی طلائیه متمرکز کرد. آتش‌باری دشمن در منطقه طلائیه که زمینی بسیار محدود را شامل...
خط پدافندی خرمشهر 63
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
دومین خط پدافندی که گردان کمیل در آن حضور یافت‌، خط پدافندی خرمشهر واقع در ضلع شرقی اروند رود بود. این خط به طول تقریبی چهار کیلومتر از ضلع جنوبی کارون شروع و به نزدیک جزیره مینو می‌رسید‌. قبل از حضور گردان در این خط، نیروهای ژاندارمری سابق در آن مشغول پدافند بودند.‌ زمانی‌که مسئولیت پدافند از این خط به عهده سپاه پاسداران گذاشته می‌شود، اولین یکانی که مأموریت پدافند از این خط به او محول می گردد،...
بازسازی و نجام عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
پس از بمباران گردان کمیل در منطقه جفیر‌، گردان تحت فرماندهی شهید سرافراز، سریعا" بازسازی می‌گردد و به منطقه عملیاتی خیبر می‌رود. دراین عملیات گردان اقدام به شکستن خط دشمن می‌نماید و به گفته رزمندگان حاضر در این عملیات‌، این خط توسط گردانهای دیگر شکسته نشده بود‌، امّا رزمندگان کمیل آن خط را شکسته و دشمن را وادار به عقب نشینی می‌کنند. آقای سعید محمد‌زاده در این خصوص می‌گوید‌: بعد از آنکه دو جزیره مجنون فتح شده بودند‌، به...
بیاد گلهای پرپر شده در آستانه عید نوروز
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
بهار آمد گل آمد سنبل آمد همه گوئیم با چـشم انتظاری گلها برون کرده سر از خاک بنفشه در کنار جویباران ولی بیت الحزن شد خانه ما دگر ما را هوای بوستان نیست بیامد سال نو سال کهن رفت اگر مردم هوای باغ دارند همه یاد از جوانان می نمایند یکی قبر پسر گیرد در آغوش پدر ، مادر ، زن و فرزند و همسر یکی یاد از علی اکبر نماید یکی از فرقت و مرگ برادر یکی...
شهدا سال 65 -از دست نوشته های شهید سعید مافی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد مافي »
اگر روزی بر کنار قبرم ای دوست و ای مادر! رسیدی، بر تن صد چاک و خونین من نظر کن و با این نظر بدان که جز خدا نخواستم. در جای دیگر، از فراق مولایش حسین(ع) می‌گوید: آنکس که همه جان بفدایش می‌نمایند آن حسین(ع) مظلوم کجاست؟ کجاست؟ ای حسین(ع) من! نورعین من، کجائی؟ کجائی؟ جانم به فدایت، ای آبروی اسلام و قرآن! کجایی؟ کجایی؟ کجایی؟ خطاب به مادر می‌گوید: مادر، زندگی‌ام برای توست، وجودم از توست، مادر نمی‌توانم با زبانم...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید اصغر امید آباده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
در سال 1340 وقتی‌که چهره‌پاک و معصومش در میان خانواده شکفت، خانه را از عطر وجودش پر نمود. در بخش آباده طشک از توابع نی‌ریز در آغوش گرم خانواده ایام کودکی را سپری و درس دینداری و دیگر دوستی را فراگرفت. در کنار همسالان خود راهی مدرسه ابتدائی هجرت روستای طشک شد و خاطره شاگرد بسیار موفق و عالی بودن را در کلاسهای آن مدرسه، به یادگار گذاشت. دیو سیاه تنگدستی به سراغش آمد و اورا از ادامه...
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید رضا شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
بسم الله الرحمن الرحیم سلام به مادر و برادران بزرگوارم، مادرجان مرا ببخش که به حرف شما گوش نکردم. درست است که شما دلتان برای فرزندتان می‌سوزد، درست است. این هم راه حسین(ع) است و من را ببخشید. این کار کوچک من بود که وصیتنامه خودم را بنویسم. من از شما می خواهم که اگر شهید شدم برای من گریه نکنید و شما خوشحال باشید که پسری را در راه حسین(ع) داده‌اید. مادرجان و پدرجان خون من از برادران دیگرم...